ليلي گذشت و مجنون حالي خراب دارد

گفتم نگريم امّا ديدم ثواب دارد

 

مجنون منم كه ماندم، اين خاك،‌ خاك ليلي‌ست

اي كاروان بياييد، اين چاه، آب دارد

 

چرخي زنيم در خود، بي خود ز خود،  بچرخيم

دنيا پر است از چرخ، دنيا شتاب دارد

 

سر مي گذارم امشب بر بالش قيامت

مژگان سر به زیرم، عمري‌ست خواب دارد

 

از وحشت قيامت، زاهد مرا مترسان

ترس از قيامتم نيست، دنيا حساب دارد

                                             شهریور ماه 1384